خوش به حالِ تو که مکان داری

دلبرِ خوشگل و جوان داری


وَ به جز دلبرانِ پیدایت

دلبری نیز در نهان داری!


دکترِ مردها که جای خودش

دکترِ ویژه ی زنان داری!


لب که داری برای بوسیدن

بهر لیسیدنم زبان داری!


شات داری برای مشروب و

لحظه ی چای؛ استکان داری


عمده ی لحظه های ما تخمی!

لحظه های قشنگ و فان داری


شورتِ ما هست با برندِ « کیان »

همه نوع! شورت جز « کیان » داری


در جوابِ صدایمان؛ زد: « کوفت »

توی پاسخ همیشه « جان » داری


تشت دارم برای معشوقم

بهر معشوق؛ شمع و وان داری!


من نه این دارم و نه آن دارم!

هم از این داری؛ هم از آن داری!


عقده ی عکسِ خاص با بنزم

عقده ی عکس با ژیان داری!


( بروم زود چون ندارم تایم

خوش به حال تو که زمان داری )

امیرحسین خوش حال