فوتیِ بالا و خیلی چیزها
مادر و بابا و خیلی چیزها
خواهر و اکسیژن و داروی کم
صحبتِ « آقا » و خیلی چیزها
آن طرف واکسن، قرنطینه، نجات
این طرف بلوا و خیلی چیزها
قطع آب و قطع برق و قطع رشد!
امنیت؛ ناجا و خیلی چیزها
فیلتر اینترنت و محدودیت
دوری از دنیا و خیلی چیزها
یکنفر از فقر پوسید و فروخت
تک تک اعضا و خیلی چیزها
پای صاحبخانه ی بی عاطفه
بر گلوی ما و خیلی چیزها
ترس از بیماری و شغل و رکود
ترس از فردا و خیلی چیزها
آن فقیهِ ضدِّ شیطان؛ دخترش
می خورد کوکا و خیلی چیزها
گفت از « عدل » و خودش « مولا » نشد
شد ولی « ملا » و خیلی چیزها
با چنین وضعی که دارد مملکت
می شود غوغا و خیلی چیزها
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید