شورت بود ابتدا ز برگِ درخت
بود پرخاک و شستنش هم سخت!
بود مردانه اش ز برگِ چنار
مدلِ بچگانه: برگِ انار
بود نوعِ زنانه برگِ بلوط
مدلِ دخترانه اش شاتوت!
برگ های بزرگ و کمتر سوز!!
بود از نوعِ شورتِ مامان دوز
پای نوزاد؛ برگی از گیلاس
انبه هم پای آدمِ حساس
برگِ پاره، چروک، جنسِ کتان
مدلِ اغلبِ هنرمندان
علفِ هرز با کمی مرزه!
بود در پای آدم هرزه
بود پای فلاسفه زیتون!
پای هر شومنی؛ گلِ میمون!
اغنیا جنسِ برگشان « صندل »
برگِ « ازگیل » پای هر اُزگل!
برگِ آلوچه بود چون شورتکس!!
برگ انجیر؛ شورت قبل از سکس!!
سنّتی ها به پایشان اسپند!
برگِ گردو به پای دانشمند
بود برگِ سیاه و پژمرده
پای هر مذهبیِ افسرده
برگِ تزئینی! و درِ پیتی
بود در پای هر سلبریتی
بینِ هر قوم؛ فردِ روشن فکر
تا بگوید که « خاص » هستم و بکر
هیچ برگی نداشت در پایش
بود آزاد کلِّ اعضایش!
بی گمان بینِ هر لباسِ بشر
نیست از شورتِ او قدیمی تر!
شورت یک اختراعِ محبوب است
شورت داریم و حسمان خوب است!!!
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید