یکنفر هنگام صرف شام مُرد

آدمی در آرزوی وام مُرد


داخل اغذیه دیدم یکنفر

بعدِ صرفِ یک سوسیسِ خام مرد!


نوجوان؛ تکچرخ می‌زد با موتور

بر زمین خورد و سپس ناکام مرد


مستمندی با پیامک بنز برد

حیف اما لحظه‌ی اعلام مرد!


یک جوان در شرکت استخدام شد

طفلکی! از شوق استخدام مرد


قبض برق خانه‌ی ما آمد و

مادرم با دیدن ارقام مرد


در ترافیک شدید و بوی دود

افسری در اوّل « خیام » مرد!


عید، داداشم سه کیلو پسته خورد

قبل صرف تخمه و بادام مرد


همسرم را کادو دادم عطر شیک! !

باز کرد و بعدِ استشمام مرد


بعدِ آن هم ـ تَق تَتَق تق تق تَتَق ـ

( شاعری در هاله‌ی ابهام مرد )

امیرحسین ‌خوش‌حال