بی کار، امیرحسین خوشحال

بی یار، امیرحسین خوشحال!


شب ها که همه به خوابِ نازند

بیدار، امیرحسین خوشحال!


دارا شده اند کل فامیل

نادار، امیرحسین خوشحال!


بالای سرش چنین نوشتند:

بیمار، امیرحسین خوشحال!


دارد سرجیب خود همیشه

خودکار، امیرحسین خوشحال!


مردم همه جای خود نشستند

سیار، امیرحسین خوشحال!


قلیان ابدن ولی کشیده

سیگار، امیرحسین خوشحال!


در زندگی اش شکست خورده

صد بار، امیرحسین خوشحال!


هستند تمام شاعران خشک

نمدار، امیرحسین خوشحال!


گل ها همه تیغ و خار دارند

بی خار، امیرحسین خوشحال!


یک بار نکرده موی خود را

سشوار، امیرحسین خوشحال!


بر پرده ی سینما چه خوب است:

«افشار، امیرحسین خوشحال»


بر پرده ی سینمای دیگر:

حجار، امیرحسین خوشحال !


بین دو نفر تفاوتی نیست

گلزار، امیرحسین خوشحال!


در داخل « خندوانه » گویند

حضّار: « امیرحسین خوشحال »


قطعن نشود درون تاریخ

تکرار، امیرحسین خوشحال


القصه دوشاعر بزرگند:

عطار، امیرحسین خوشحال!

امیرحسین ‌خوش‌حال