مثل موهایش پریشان بود دل

بی گناهی توی زندان بود دل


درد، دلتنگی، بدی، آشوب، بغض

بدتر از اوضاع ایران بود دل


مثل یوسف شد عزیزِ هر کسی

در فراقش بیت الأحزان بود دل


بعدِ دیدارش خدایِ کفر شد

قبل دیدارش مسلمان بود دل


نوح بود و آمد و کشتی نساخت

در میانِ موج و طوفان بود دل


گفت: « بسم الله رحمن رحیم »

دور شد از ما و شیطان بود دل!


مثل سرباز مغول بی رحم بود

زیر پاهایش خراسان بود دل


گرچه حالا باغِ آفت خورده است

پیش از این ها چون گلستان بود دل


او به دنبال شروعی تازه بود

در گذر از خط پایان بود دل

امیرحسین خوش حال