دل میبری ز من، با شال آبی ات

ماهی به شکل زن، با شال آبی ات


من عاشقت شدم، دریا لجش گرفت

دنیای من شدی، دنیا لجش گرفت


امسال رنگ سال؟ رنگ نگاه تو

امسال جاده ها دنبال راه تو


باغ پر از گلی با شال و روسری

امسال مانتوی آبی نمیخری؟


مانند شعری و من شاعرت شدم

تنهاترین حرم، من زائرت شدم


من ابر میشوم باران بشو، ببار

از ریل من برو تنهاترین قطار


با تو قدم زدم در کوچه ی خیال

با تو شود بهشت، مشهد پس از شمال


دنیای من پر از اندوه و ماتم است

دستان گرم تو در دست من کم است


من در کنار تو، رؤیای هر مسیر

پاییز میرسد دست مرا بگیر...

امیرحسین ‌خوش‌حال