موهای تو گندم، نگاهم خوشه چین بانو!
سخت است میدانم، ولی من را ببین بانو!
وقتی که هستی زندگی زیباست باور کن
من مثل انگشتر، شما همچون نگین بانو!
رد میشدی؛ دیدم چمن ها خودکشی کردند
زیبائی و نامهربانی؛ آفرین بانو!
ای کاش در سلولِ تو حبسِ ابد بودم
من مثل زندانی و چشمانت « اوین » بانو!
یک گام نزدیکت شدن هم معنیِ مرگ است
سربازم و آغوش تو میدانِ مین بانو!
بگذار راحت تر بگویم مشکلِ خود را
من عاشقت هستم نمیدانی، همین بانو!
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید