هرچه بد بود؛ خریدار شدیم!

ما به تاریخ؛ بدهکار شدیم!


ناامیدی، خفقان، تنهایی

سخت چون آجرِ دیوار شدیم


بیشه از شیر شبی خالی شد

لاجرم دمخور کفتار شدیم


خوابمان برد ز لالائیِ گرگ

گلّه شد پرپر و بیدار شدیم


هیچکس از غمِ ما حرف نزد

جنس بی ارزش بازار شدیم


از غنایم همه دارا شده اند

سهمِ ما بود که نادار شدیم


هرزه هایی که کنون گل شده اند

ما فقط خار شدیم؛ خوار شدیم

امیرحسین خوش حال