عمده ی آدما؛ آدمای دیگه رو برای پرکردنِ بخشی از پازلِ زندگیِ خودشون میخوان. یعنی اون آدم براشون فقط یک قطعه ست برای پازل زندگیشون، همین. یعنی عمده ی ادما، آشنایی و دوستی و رابطه براشون جزئی از یک برنامه است نه همه ی اون برنامه.
با یک نفر در ارتباطیم و اون 5 ساعت وقتش ازاده، شمام همینطور. یعنی 5 ساعت میتونین با هم باشین. اون ادم از این 5 ساعت، دو ساعتش با شماست، دو ساعتش و با دوستاش و 1 ساعت هم توی گوشیش. به نظرم بهتره که شما هم اون 2 ساعتتون و بدین به دوستای دیگش و گوشیش تا با اونا بیشتر باشه تا با شما. یعنی از بازیش برید بیرون لطفن. اصلن حرفم این نیست که باید صبح تا شب بچسبین به کسی که باهاشین. حرفم اینه که شما باید اولویت اول باشین توی زمانایی که هر دو میتونین با هم باشین. یک وقت هست که شما مثلن رفتین دانشگاه و نیستین، اونجا میتونه بره با دوستاش بیرون. اما زمانی که شما میتونین با اون باشین و اونم میتونه با شما باشه ولی بخشی از تایم و میده به شما، بهتره شما همه ی تایمتون و بدین به دیگرانی که باهاشن.
وقتی یکنفر در حضور شما ساعت ها رفته توی گوشیش، لطفن از کنارش بلند بشین و اجازه بدین با گوشیش زندگی کنه، وقتی یک نفر به همون اندازه که با شماست باید با دوستای دیگشم باشه، اجازه بدین با دوستای دیگش ادامه بده و شما از بازیش بیاین بیرون. هیچوقت جزئی از پازل دیگران نشین، شما قطعه نیستین، شما خودتون یک پازلین. تنها بودن رو ترجیح بدین تا جزئی از پازل دیگران بودن. کسی که میخواد به همه ی کاراش برسه و در کنارش شما رو هم داشته باشه ادم مناسبی نیست. ادم مناسب کسیه که میخواد شما رو داشته باشه و در کنارش به کاراشم برسه. وقتی با یکنفر قرار گذاشتین برای اولین بار در کافه و رستورانی و دیدین گوشیش و گذاشت روی میز، بدونین که باید از سر اون میز بلند بشین و برین. یعنی کارای مهمتری داره تا نشستن پشت اون میز. اجازه بدین با اون کارای مهمش به زندگیش ادامه بده.
اگه با ادمی بودین که در حضور شما نگران خاموش شدن گوشیش نبود، دنبال شارژر نبود، یا اصلن گوشی نیاورده بود، نگران دیر شدن کارش نبود؛ به ساعت مچیش نگاه نکرد، با اون ادم ادامه بدین رابطه رو. ادمایی که دستشون پره، جایی برای بغل کردن شما ندارن چون دستشون پره. با ادمی باشین که دستش پره، خیلی هم پره ولی در کنار شما دستش و خالی میکنه تا بتونه با تمام دستش شما رو بغل کنه.
ممکنه بگین چه سختگیرانه بود حرفم؛ من نمیدونم سختگیرانه بود یا نبود؛ فقط میدونم که این شکل درسته یک رابطه است در هر مدل و ژانری. این سختگیریا نبوده که تهش شده این چیزی که میبینین. روابطی که 1 ماه هم دووم نمیارن و دوستی هایی که زود به دشمنی منجر میشن و توش همه چی هست جز دوستی. اجازه بدین ادما با چیزایی که دارن به زندگیشون ادامه بدن و وارد بازیشون نشین. و من سالهاست که اجازه ندادم و نمیدم که برای کسی جزئی از یک برنامه باشم چون معتقدم که من همه ی یک برنامه هستم و سالهاست که این و رعایت میکنم و هرکسی که بخواد با من بشینه چه نیم ساعت و چه 1 روزه کامل، اگه رعایت نکنه دیگه من و کنارش نمیبینه.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
محسن
577 روز پیشمیشه دیگه ننویسی؟