زهر است جای چای؛ بی تو در استکان
من خسته ام ز خود، لطفن کمی بمان
وقتی که میرسی دنیا شود بهشت
ای کاش پیشِ تو ثابت شود زمان
آغوش من فقط جای تو هست و بس
هرجا روی بد است؛ هرجا جز این مکان
گفتی که عاشقی؛ گفتم که من... ( سکوت )
تو با تمام دل، من از درون جان
ترکیبی از هنر با رنگِ مذهبی!
موی تو مشهد و چشمِ تو اصفهان
از زنده بودنم شادم اگر شود
بودن کنارِ تو؛ سهمم از این جهان
تاریکیِ مرا تا روشنی بیا
بی تو نمیرسم؛ این خط و این نشان
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید