من پریشانم نمیدانم چرا
کاخ ویرانم نمیدانم چرا

فقر، درگیری، ادابازی، دروغ
اهل ایرانم نمیدانم چرا

از شروع روز تا پایان شب
در پی نانم نمیدانم چرا

میکنم هر روز هرنوعی گناه
من مسلمانم نمیدانم چرا

من عزیزم مثلِ یوسف منتها
توی زندانم نمیدانم چرا

من سلاحِ سرد پنهان کرده ام
لای قرآنم نمیدانم چرا...

امیرحسین خوش حال