عاشق که میشوی سخنت فرق می کند
دیگر نیازِ روح و تنت فرق می کند
مانندِ قبل میروی و زنده ای ولی
جانی که هست در بدنت فرق می کند
عاشق شوی به راحتِ « او » فکر میکنی
دیگر تمامِ مرزِ منت فرق می کند
آغوش یار مرکزِ آرامشت شود
آن روز معنیِ وطنت فرق می کند...
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید