این مسیر؛ آخری نخواهد داشت
این پرنده؛ پری نخواهد داشت
« اتفاقاتِ خوب در راه است »
حرفمان مشتری نخواهد داشت
بینِ جولانِ دیوها دیگر
شهر ما دلبری نخواهد داشت
درد دارد دلاورِ این قوم
غیر خود؛ لشگری نخواهد داشت
دشمنان در صفند و فرمانده
هیچ فرمانبری نخواهد داشت
هفت خان های تازه در راه و
رستمش خنجری نخواهد داشت
شهر ما در حصارِ پنجره ها
تا قیامت دری نخواهد داشت
پادشاهی که مردمش رفتند
هیچ جا کشوری نخواهد داشت
امیرحسین خوش حال
دیدگاه خود را بنویسید