چشمانِ تو زیباترین تک بیتِ دیوان ها

پاهای من هم بهترین یار خیابان ها


عاشق که باشی زندگی فرقی نخواهد کرد

در شهرهای لوکس؛ با کوه و بیابان ها


وقتی که یوسف ها درون چاه می افتند

قحطیِ آدم می رسد کم کم به کنعان ها


باور نخواهی کرد؛  لبخندِ ملیحِ تو

شرمنده گردانده نمک را در نمکدان ها


« اینها» که میگویند « زیبایی»؛ دلم خون است

ای وای اگر اسم تو را از بر کنند « آن ها »


گیسوی خود را باز کردی بر لب دریا

آشوب دارد می شود در کلّ استان ها


مَردم سوارِ کشتیِ نوحند باور کن

من پیش تو می مانم اما وقت طوفان ها


وقتی نباشی شعر هم بدبخت خواهد شد

ای وای بر شیرازها و بر خراسان ها


باید که بنویسند « دنیا، شعر و دیگر هیچ »

یک روز بر دیواره ی کلّ دبستان ها

امیرحسین ‌خوش‌حال